تمنای وصال

نوشته شده در شنبه 29 مهر 1391برچسب:,ساعت توسط یا غایتی فی رغبتی|

شب را دوست دارم چرا که چهره ها مشخص نیست!!!

و هر لحــظه این امید در درونم ریشه میزند

که آمده ای ولی من تو را ندیده ام. . .

نوشته شده در سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:,ساعت توسط یا غایتی فی رغبتی|

خدایا نسیم نوازش کجاست ؟کویرم ، سرآغاز بارش کجاست ؟

بیا تا به لبخند عادت کنیم به این راز پیوند عادت کنیم

بیا ساده مثل چکاوک شویم  بیا باز گردیم و کودک شویم
 

نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت توسط یا غایتی فی رغبتی|

شنیدم که چون قوى زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به موجى
رود گوشه اى دور و تنها بمیرد
 

گروهى بر آنند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقى کرد، آنجا بمیرد

شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد

من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویى به صحرا بمیرد

چو روزى ز آغوش دریا  برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد

تو دریاى من بودى آغوش وا کن
که می خواهد این قوى زیبا بمیرد

نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت توسط یا غایتی فی رغبتی|


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت توسط یا غایتی فی رغبتی|


Design By : Pichak